آخرین به‌روزرسانی:

Hop On

hɑp ɑn hɒp ɒn

گذشته‌ی ساده:

hopped on

شکل سوم:

hopped on

سوم‌شخص مفرد:

hops on

وجه وصفی حال:

hopping on

توضیحات:

همچنین می‌توان از hop all over به‌جای hop on استفاده کرد.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

phrasal verb slang

سرزنش کردن، گوشمالی دادن، توپیدن، دعوا کردن، گوشزد کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

He always hops on his little brother for making noise.

او همیشه برادر کوچکش را به‌خاطر سروصدا دعوا می‌کند.

My boss hopped on me for sending the wrong report.

رئیسم مرا به‌خاطر ارسال گزارش اشتباه سرزنش کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت hop on

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hop on» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hop on

لغات نزدیک hop on

پیشنهاد بهبود معانی